بدیش این بود که تموم نمی شد ؛ ولی وقتی تموم می شد انگار دنیا رو بهمون دادن . کافی بود که صفحه ی اولشو باز کنی و ببینی که چه خبره !
اصلا مگه چقدر اصطلاح علمی داریم ؟
مگه کلمه های تخصصی هم باید باشه ؟
عجب تاریخچه ای ؟
راستی همه ی اعدادشو باید حفظ کنیم ؟
و ....
واقعیت همیشه تلخ بوده و هست . همه هم میدونیم وقت طلاست . اما چرا ؟
چرا ما آدما توی زندگیمون فقط سختی ها رو می بینیم ؟
چرا به اهداف بزرگی که داریم فکر نمی کنیم ؟
بسیاری از افرادی که توی جامعه زندگی میکنن اهدافی دارن . این اهداف شامل اهداف کوتاه مدت و اهداف بلند مدت می شه .
همچنین بسیاری از افراد ذکر شده دوست دارن به مقام و جایگاهی برسن .
در نتیجه اهداف بسیاری از افراد ، تحصیل هست که شرایط خاصی می طلبه .
یکی از اون شرایط کتاب خوندن هست .
منظورم از کتاب خوندن این نیست که فقط برای رفع مسئولیت کتاب بخونیم بلکه باید از روی عشق و علاقه مندی به مطلب کتاب خوانده شود که هم باعث افزایش یادگیری و هم باعث افزایش وقت می شود .
پس قبل از آنکه کتابی بخوانیم بیایید اول خودمان را به کتاب و کتابخوانی علاقه مند کنیم بعد خودمون رو به مطلب مورد مطالعه علاقه مند کنیم بعد کتاب بخوانیم